یه موجود نازنین

((انها که رفتند کاری حسینی کردند و ما بیچارگان که مانده ایم باید کاری زینبی کنیم وگرنه یزیدی هستیم))

یه موجود نازنین

((انها که رفتند کاری حسینی کردند و ما بیچارگان که مانده ایم باید کاری زینبی کنیم وگرنه یزیدی هستیم))

یک نکته از دکتر علی شریعتی

عشق جنون است و جنون چیزی جر خرابی و پریشانی فهمیدن و اندیشیدن نیست. اما دوست داشتن در اوج معراجش، از سر حد عقل فراتر می رود و فهمیدن و اندیشیدن را نیز از زمین می کند و با خود به قله بلند اشراق می برد.

عشق زیبایی های دلخواه را در معشوق می آفریند و دوست داشتن زیبایی های دلخواه را در دوست می بیند و می یابد.
عشق تنها یک فریب بزرگ و قوی است و دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی، بی انتها و مطلق.
عشق در دریا غرق شده است و دوست داشتن در دریا شناکردن.
عشق بینایی را می گیرد و دوست داشتن می دهد.
عشق خشن است و شدید و در عین حال پایدار و سرشار از اطمینان.
عشق همواره با شک آلوده است و دوست داشتن سراپا یقین است و شک ناپذیر. از عشق هرچه بیشتر بنوشیم، سیراب تر می شویم و از دوست داشتن هرچه بیشتر، تشنه تر. عشق هرچه دیرتر می پاید کهنه تر می شود و دوست داشتن نوتر.

عشق نیرویی است در عاشق که او را به سوی معشوق می کشاند و دوست داشتن جاذبه ای است در دوست که دوست را به دوست می برد. عشق تملک معشوق است و دوست داشتن تشنگی محو شدن در دوست.
عشق رو به جانب خود دارد، خودخواه است و خودپا و حسود، و معشوق را برای خویش می پرستد و می ستاید اما دوست داشتن رو به جانب دوست دارد، دوست خواه است و دوست پا و خود ر ا برای دوست می خواهد و او را برای او دوست می دارد و خود در میانه نیست.

آری...که دوست داشتن از عشق برتر است و من هرگز، خود را تا سطح بلندترین قله عشق های بلند، پایین نخواهم آورد.
آرشیو سخنان دکتر شریعتی

غزه: نه حقوقی، نه ترحمی!

 

مصطفی ال جمال، 76 ساله، این روزها برای پیدا کردن داروهای پسرش خانه به خانه در می زند.
« یحیی ال جمال» پسر 53 او در خنه در بستر بیماری افتاده است و در کنارش یک دستگاه اکسیژن فعلا او را زنده نگه داشته است.
مصطفی می گوید :" وضعیت پسرم هر لحظه بدتر می شود. ما دو ماه است که منتظر دارو هستیم."
سال گذشته، دختر 44 ساله مصطفی، که مادر 6 بچه بود در اثر سرطان سینه درگذشت. او در شرف بهبود بود که اسرائیلی ها دسترسی به دارو را مسدود کردند، تا جائیکه دیگر هیچ تنابنده ای قادر نبود او را زنده نگه دارد.
مصطفی دوباره می بیند که همان اتفاق این بار برای پسرش در حال وقوع است. سرطان یحیی از کلیه اش شروع شد، و تا ریه راستش گسترش پیدا کرد و حالا به کبدش رسیده است. دو بار، یکبار در 20 جولای و بار دوم در دوم اکتبر سال گذشته، به یحیی اجازه داده شد تا به مرکز پزشکی «سورسکی» در تل آویو برده شود... در بار دوم مراجعه او به آنجا ، بیمارستان موافقت کرد تا در قبال 35500 شکلس ( معادل 9000 دلار) 28 قرص به او داده شود.
انتقال او به یک بیمارستان اسرائیلی می تواند به یحیی دارو و امید را برگرداند، اما مقامات اسرائیلی از دادن اجازه عبور برای امور پزشکی نیز ممانعت بعمل می آورند. داروهایی که قبلا به یحیی داده شده بود، اهدایی نبودند، دولت اسرائیل هزینه داروهای بیماران فلسطینی که در بیمارستان های اسرائیل معالجه می شوند را از محل مالیات هایی که به نمایندگی از طرف مقامات فلسطینی ، از مردم فلسطین دریافت می کند، کسر می کند. دولت اسرائیل بخش عمده مالیات هایی که از فلسطینیان می گیرد را به جای اینکه برای آنها خرج کند ، ذخیره می کند. مقامات فلسطینی هم هر وقت برایشان مقدور باشد، هزینه های دارو و درمان را می پردازند.
اینک اسرائیل، غزه را بعنوان " یک جنگ واقعی" اعلام کرده است، مرزهای این منطقه را بسته است و مانع از تردد اهالی منطقه به بیمارستان های اسرائیل، اردن ، مصر و کرانه باختری ( کرانه باختری رود اردن ، مناطق فلسطینی که از سال 1967 به اشغال اسرائیل درآمده است) می شود.
اسرائیل مرزهای غزه را بسته است، چون اهالی این منطقه برای تشکیل دولت، به حماس رای دادند، حماسی که اسرائیل را به رسمیت نمی شناسد.
تلاش های جامعه جهانی و هزاران نفر از خود مردم اسرائیل در داخل کشور سبب شد که به اسرائیل فشار آورده شود تا اجازه دهد چند محموله پزشکی وارد شود. اما هرج و مرج ناشی از محاصره، وضعیت بسیار نابسامانی در کمک رسانی پدید آورده است.
خالد رعدی، سخنگوی وزارت بهداشت فلسطین اعلام کرد که :" تا کنون 72 نفر از مردم منطقه بدلیل کمبود دارو و نداشتن مجوز عبور برای رفتن به مراکز پزشکی فوت کرده اند." این درگذشتگان عمدتا از میان زنان، افراد مسن و کودکان بوده اند.
رعدی از جامعه جهانی خواست تا بر اسرائیل فشار وارد کنند تا این کشور اجازه دهد اقلام پزشکی مورد نیاز در دسترس بیماران غزه قرار بگیرد.
دکتر ایمان ابو کعان، یکی از پزشکان معالج « یحیی ابو جمال» می گوید:" اگر داروی مورد نیاز یحیی به او می رسید، مسئله یحیی اینطور که الان وخیم است، وخیم نمی شد." دکتر کعان می گوید که بیمارستان غزه، یعنی جائیکه او یحیی را معالجه می کند، دارای دو اتاق رادیولوژی برای بیش از 5 بیمار سرطانی است که این کافی نیست. و کمبود تخت بیمارستانی، باعث می شود که بیمارانی که در حالت بازیابی و مراقبت های پس از معالجه هستند، با پتوهایی که خودشان باید از خانه بیاورند، روی زمین بخوابند. از بیماران دیگر که احتیاج به خدمات درمانی دارند، خواسته می شود که بیمارستان را ترک کنند. این بدان معناست که مراقبت های ضروری غالبا امکان پذیر نمی باشند.
مقامات اسرائیلی اغلب تلاش می کنند تا با گرفتن "اطلاعات امنیتی" از فلسطینی ها، به آنها اجازه دسترسی به خدمات پزشکی را بدهند.
« میری واین گارتن» سخنگوی گروه اسرائیلی « پزشکان برای حقوق بشر» (IPS) می گوید:" در موارد متعددی ما متوجه شده ایم که فلسطینیانی که دارای اجازه امنیتی بوده و جواز رفت و آمد دارند ، برای بازجویی به سرویس مخفی اسرائیل (GSS, Shabak) واقع در منطقه بازرسی Erez فراخوانده شده اند و از آنها خواسته شده است که به شرط دادن اطلاعات در مورد مظنونین، به آنها خدمات پزشکی داده می شود. اگر آنها از دادن اطلاعات خودداری کنند، آنها را به غزه باز می گردانند و به آنها گفته می شود که دیگر جواز رفت و آمد آنها را تمدید نخواهند کرد."
« واین گارتن» موارد متعددی از این نمونه ها را ثبت کرده است. او می گوید:" این حرکت تعمدی : " امتناع از دادن خدمات درمانی" و یا نحوه ارائه خفت بار درمان، کاملا غیرعادلانه ، بی رحمانه، غیر انسانی و نقض آشکار « کنوانسیون سازمان ملل علیه شکنجه» است.
با این اوصاف ، «مصطفی» همچنان در انتظار کمک است. این پدر مصیبت زده می گوید:" ما در طلب چیزی بیشتر از حقمان نیستیم. برای رضای خدا، به ما کمک کنید که بتوانیم به بیمارستان تل آویو برویم. این حق پسرم است که زنده بماند. تمام چیزی که من درخواست دارم، تنها کمی ترحم و شفقت است."

                                                                         

 

                                                                                  

محمد عمر             
Inter Press Service       
برگردان محسن محتشمی نیک

برای شام غریبان

خدا کند امشب در اندوه تنهایی و غربتی که در شهر سایه افکنده شام کسی غریبانه نباشد .

یا کسی نباشد که شب را با بغضی فشرده در گلو صبح کند .

خدا کند امشب این نجواهای غمگینی که از آسمان شهرم به آسمان میرود  مرهمی باشد بر درد های آن کودکان نازنینی که از پس این روزهای درد آلود اکنون در گوشه خرابه بغضشان در گلو   می شکند .

خدا کند این شب صبح شود . این شب که اندوه بار ترین شب سال است .

خدا کند کودکان دلشکسته ِ کودکان غمگین امشب را به یاری دلداری های عمه تا صبح طاقت بیاورند .

بار خدایا کمک کن این شمعی که این شبها تو خرابه دلمون روشن شد لا اقل تا سال آینده روشن بمونه .    

لعنت

بر دشمن علی لعنت

بر قنفذ لعنت

بر یزید لعنت

بر ابن زیاد لعنت

بر حرمله لعنت

بر شمر لعنت

بر جمال دلربای یوسف زهرا صلوات

وای حسین کشته شد

وای حسین کشته شد

وای حسین کشته شد

وای حسین کشته شد

امروز فرات از لب تشنه حسین شرمگین خود شد

                            

                               وا غریبا

یا حسین مظلوم (ع)

محرم آمد و عیدم عزا شد

                                     

                                           بمیرم فاطمه صاحب عزا شد

 

سلام بر همه شما دوستان . دوستان عزادار سید الشهدا .

نمیدونم چی باید بگم یا چی باید بنویسم ولی اینو میدونم که به دعای همه شما دوستان عزادار نیاز دارم .

شما رو به خدا نه تنها من بلکه همه مسلمانان را دعا کنید  که خیلی به دعای شما دوستان محتاجم .

یه چیزی مینویسم خدا منو ببخشه ؛ اگه یه وقت بهم خورد منتظرم بر گردید .

قصه داره تموم میشه مثل تموم قصه ها ؛ فقط واسم دعا کنید

نشد برم . نشد نره . نشد بخواد . نشد بیاد ولی شاید بیاد

فقط واسم دعا کنید    اول خدا بعدم شما .

 

شش تایی ( قسمت دهم و آخر )

سلام دوستان .

امروز به آخرین قسمت شش تایی ها رسیدیم .

امیدوارم همه از این مقاله خوشتان آمده باشد .

این شما و این هم آخرین قسمت :

 


البته تاج شانس آورده بود که صفر ایرانپاک در بازی ده روز پیش ایران – استرالیا مصدوم شد و به این بازی نرسید .
البته بدشانسی بازیکنان با پایان مسابقه هم تمام نشد . غلامحسین مظلومی دو روز پس از بازی در جاده قم با ماشینی که قرض گرفته بود تصادف کرد و مجبور شد هزار تومان به دوستش خسارت بدهد و پدر ناصر حجازی هم در بیمارستان بستری شد . هرچند که پیشنهاد بازی در یک فیلم فارسی را هم به او دادند ، ولی او قبول نکرد .
پس از آن مسابقه تا مدتها رایکوف سر مربی استقلال و آلن راجرز سر مربی پرسپولیس به قضاوت داور رومانیایی اعتراض داشتند و حتی کار به جایی رسید که فدراسیون برای چند سال در قضاوت دربی از داوران ایرانی استفاده کرد تا سرو صدا ها بخوابد.

شش تایی ( قسمت نهم )

با سلام خدمت همه دوستان گلم .

ببخشید که دیر آمدم .

این شما این هم قسمت نهم :

 

گلهایی که دیده نشد !

منصور رشیدی یک تنه استقلال را به زمین زد . اگر بدانید او در وقت دوم مسابقه ، وقتی همایون بهزادی روی پاس عرضی حاجی رحیم پور با شلیک سر ضرب خود دروازه را باز کرد ، رشیدی حتی از جایش تکان هم نخورد کیهان ورزشی در گزارش بازی نوشت : « رشیدی وقتی به خود آمد که توپ در تله خانهای تور اسیر شده بود
پس از این اتفاق که در دقیقه 50 افتاد تماشاگران پرسپولیس باز هم به رشیدی امید داشتند و این امید فقط هفت دقیقه طول کشید . ایرج سلیمانی با بغل پا توپ را به سمت دروازه فرستاد و دروازه بان استقلال سر جایش ایستاد تا گل چهارم ، تماشاگران پرسپولیس را به رویای خودشان برساند . تماشاگران هم که از دست رشیدی به ستوه آمده بودند ، به قدری علیه او شعار دادند تارایکوف ، ناصر حجازی رابه جای او به زمین بیاورد البته رایکوف ، روشن را هم که یک هفته پیش از دربی برای امتحانات دانشگاه به بوشهر رفته بود و حتی یک جلسه هم همراه تیم تمرین نکرده بود بیرون کشید . اتفاقی که بر سر غلامحسین مظلومی هم آمد.
شاید اگر بهرام مودت دروازه بان پرسپولیس هفت دقیقه مانده در نبرد با مژدهی ، عادل خانی و نراقی موفق نمیشد ، هیچ وقت مسابقه این قدر ابعاد نوستالوژیک به خود نمیگرفت . اما مودت در نبرد یک به سه توپ را از آنها گرفت تا آخرین ذره انرزی بازیکنان استقلال به هدر برود .
ناصر حجازی در نیم ساعتی که در زمین بود دو مرتبه دروازه را نجات داد ، اما دو دقیقه مانده به پایان مسابقه ، او هم یک اشتباه بزرگ داشت و ارسال بلند کلانی را نتوانست مهار کند . در نتیجه بهزادی بلافاصله پس از سر خوردن توپ از دستان دروازه باان ، گل پنجم را زد . چند ثانیه پس از آن بهزادی در شلوغی محوطه جریمه که بازیکنان دو تیم به جای ضربه زدن به توپ ، با لگد به ساق هم میزدند میزدند ، یک ضربه بغل پا را به گل ششم تیم بدل کرد . دنیای ورزش در وصف این دو گل نوشت : « شاید نیمی از تماشاگران دو گل آخر پرسپولیس را ندیده باشند آنها زود تر از استادیوم خارج شده بودند که به اتوبوس ها برسند

بد شانسی استقلالی ها :
تلویزیون ملی ایران هیچ گروهی را برای فیلم برداری از آن مسابقه به استادیوم آزادی نفرستاده بود فقط اکیپ سیار تلویزون ملی برایپخش مستقیم مسابقات کشتی به سالن کشتی فرستاده شده بود و برای همین ، هیچ وقت مردم تصویری از این مسابقه ندیده اند تنها خاطره این مردم از این مسابقه بر میگردد به شگفتی زدگی گزارشگر کشتی که در بین گزارش خود ، پیروزی شش بر صفر را به مردم خبر داد . این خبر ، کاری کرد تا تماشاگران پرسپولیس قید تماشای مستقیم کشتی را بزنند و به جای آن برای جشن به خیابان بریزند . کیهان ورزشی روز پس از مسابقه نوشت که میدان فردوسی ، محل اصلی زد و خورد بین تماشا گران دو تیم بوده .
در آن سر شهر در ورزشگاه آزادی هم ماجرا دست کمی از میدان فردوسی نداشت . بازیکنان تاج به هرچیزی اعتراض داشتند . آن ها هم به قضاوت نیکلای پرچینا معترض بودند و هم بازیکنان پرسپولیس را به دوپینگ متهم کردند . دیده بان ، دبیر فدراسیون فوتبال هم که در فدراسیون حاضر بود از مدیران تاج خواست نامه اعتراضشان را به دفتر کار او بیاورند.
البته او تعرفه پنج هزار تومنی آزمایش دوپینگ را به آن ها گوشتزد کرد تا آنها قید ماجرا را بزنند اما در سوی دیگر ، مدیران پرسپولیس ، چهل هزار تومان را بین بازیکنان قسمت کردند که به هریک از بازیکنان مبلغ دو هزار تومان رسید ، البته بهزادی ، سلیمانی و حاج رحیمی پور پاداش بیشتری گرفتند . هت تریک بهزادی ، دو گلی که سلیمانی زده بود و بازی عجیب حاج رحیمی پور به قدری در آن مسابقه خوب بود که دنیای ورزش ، او را به مارمولکی تشبیه کرده بودند که به هر سوراخی می خزید

شش تایی ( قسمت هشتم )

قسمت هشتم :

 

بازی ساعت شش عصر با سوت نیکولای پرچینا رومانیایی آغاز شد کمتر کسی بابت سکوهای خالی استادیوم آزادی شگفت زده شده بود تنها پنجاه هزار تماشاگر برای تماشای تاریخی ترین دربی تهران به استادیوم آزادی آمده بودند . توجیه ماجرا ساده بود . مسابقات جهانی کشتی آزاد در تهران به روزهای داغ خود رسیده بودو تماشا گران تماشای کشتی منصور برزگر در فینال را به دربی ترجیح داده بودند . البته سالن مسابقات کشتی فقط پنج هزار نفر ظرفیت داشت و الباقی پای تلویزیون های سیاه و سفیدشان برای قهرمانی برزگر هوار میکشیدند .
آن دربی هم شباهت زیادی به مسابقات گذشته دو تیم داشت . نیم ساعت ابتدایی ، کاملاٌ کسل کننده تمام شد تا بالاخره کلانی یخ بازی را شکست . در دقیقه 31 ، مدافعان استقلال در گوشه زمین روی حاج رحیمی پور خطا کردند . ضربه را علی پروین زد و جواد الله وردی ، آن را با سر برگرداند تا توپ به ابراهیم آشتیانی برسد و او یک پاس رو به جلوی بی هدف را بفرستد . مدافعان هم وقتی دیدند خطری دروازه را تهدید نمی کند ، توپ را ول کردند تا منصور رشیدی آن را بگیرد . اما رشیدی ، بزرگترین اشتباه دوران فوتبالش را انجام داد.
توپ یکبار به زمین خورد وقتی رشیدی برای گرفتن آن به هوا پرید ، اشتباه محاسباتی داشت و توپ از دستانش خارج شد . حسینعلی کلانی ، تنها کسی بود که احتمال این اشتباه را داده بود و برای همین ، پرسپولیس با ضربه آرام او به گل رسید .
هفته نامه « دنیای ورزش » روز پس از مسابقات نوشت : « این حادثه کمر تاج را شکست »
ایرج سلیمانی هافبک پرسپولیس هم با یک استارت 25 متری از مرکز و عبور از
مدافعان و شوت صاعقه بارش که از میان چهار استقلالی عبور کرد ، گل دوم پرسپولیس را تنها دو دقیقه به پایان وقت اول ثبت کرد . پس از این گل ، تماشاگران خوشبین پرسپولیس در وقت اول مسابقه در تکرار رویای پیروزی چهار گله سه سال پیش تیمشان غرق شده بودند ، اما مسلماٌ کسی در آن زمان به شش گل فکر نمیکرد

شش تایی ( قسمت هفتم )

قسمت هفتم :

 

آن مسابقه پخش تلویزیونی نشد ، چون همزمان بود با مسابقات جام جهانی کشتی که همه بزرگان به تماشایش رفته بودند . هیچ کس جز آن هایی که در ورزشگاه بودند تصاویر آن بازی را ندید . پس حقایق را باید آن گونه باور کرد که آنها نقل میکنند البته هرکدام به یک شکل ، شاید 50 سال بعد دیگر کسی از آن هایی که بازی را دیده اند نباشند ، ولی احتمالاٌ آن موقع هم طرفدارتان سرخ وقتی کم می آورند فریاد خواهند زد : < تویی که شش تایی میخوری.............!!!!!!!!>